سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همانا خدا بر عهده شما واجبهایى نهاده ، آن را ضایع مکنید و حدودى برایتان نهاده از آن مگذرید و از چیزهایى تان بازداشته حرمت آن را مشکنید و چیزهایى را براى شما نگفته و آن را از روى فراموشى وانگذارده ، پس خود را در باره آن به رنج میفکنید . [نهج البلاغه]
 
شنبه 89 مرداد 30 , ساعت 3:47 عصر


 آقازادگی پروژه ای است که گریبان گیر ملتها شده است از فرزند
دیک چنی بگیر تا دختران بوش و فرزندان صدام تا دردانه های آقای هاشمی و گل پسر
حضرت قالیباف، فرزند محسن رضایی، فرزند شهید مطهری، فرزند شهید بهشتی و برخی کسانی
که امروز از هاشمی هم حاشیه امنشان بیشتر شده و عیلرغم تاکید مقام معظم رهبری
بر عدم اتخاذ مواضع چند پهلوُ مواضع صدپهلو می گیرند و نمی
توان در مورد آنها بیانی در کلام جاری کرد.

هر روز به دیروز خودم دعا می کنم که چه خوب
شد به این علی مطهری رای ندادم، هرچند اون زمان به دلیل دیگه ای به او رای
ندادم اما فکر هم نمی کردم این آدم اینقدر بلاشعور باشد. یادم هست که در همان
روزگار که همه جناحها گرم فضای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی بودند این آقا به یک
جایی دعوت شد که بنده هم به عنوان خبرنگار حضور داشتم، عوام الناس منتظر بودند که
این آقا چی می خواهد بگوید، بگذریم که آداب معاشرت هم بلد نبود و در یک کلام باید
بگویم هرچی ملت از این آقا سوال می کردند جوابی نمی گرفتند، در واقع این آقا جز
برخی مسایل مربوط به فلسفه چیز دیگری بلد نبود و همه سوالها را با فلسفه آن هم از
نوع دست و پا شکسته جواب می داد، یک آقایی از تعزیرات حکومتی و نرخ اجناس و غیره
سوال کرد که ایشان زدند تو یه چیز دیگری، همانجا هم تصمیم گرفتم که به این آقا رای
ندهم چون احساس کردم هم اینکه خیلی ساده است ممکن است از سادگی او سواستفاده کنند
و هم اینکه چیزی بلد نیست که به جایگاه نمایندگان تکیه بزند، اما امروز فهمیده ام
نه تنها ساده نیست اتفاقا چه خوب قالتاق بازی را بلد است، بالاخره آقازادگی در
ایران یک درد است چه فرزندان هاشمی باشند چه فرزند شهید مطهری و شهید بهشتی.
به نظر من علی مطهری و علیرضا بهشتی هیچ فرقی باهم ندارند تنها تفاوت اینها در این
است که امروز یکی نام اصلاح طلب روی خود گذاشته و دیگری نام اصولگرا اما در تفکر
همانند هم اند...آینده علی مطهری هم چندان دور از ذهن نیست اگر خیلی دوام
بیاورد آخرش می شود سعید ابوطالب (خدایا شر آقازادگان را از سر این ملت
کم بفرما)

این حلقه آقازادگی به هم وصل است، هرکسی هم
بخواهد دست روی صورت لطیف اینها بلند کند این ابوی سوختگان
ناله و فقان سر می دهند و به مقابله بر می خیزند، فرقی هم ندارد چه کسی دست بلند
کند، چه معصوم باشد با او به جنگ می آیند و چه شیعه و
پیرو معصوم، البته بحث امروز و دیروز هم نیست، این جریان از زبیر در
زمان حضرت علی(ع) بوده تا امروز، این زبیر را همین عبدالله بن زبیر به این روز
انداخت، اصلا چرا راه دور بریم فرزند نوح هم همین بوده، البته این جماعت یعنی
والدین این جماعت به دو دسته تقسیم می شوند یک دسته برائت جویان همچون نوح نبی در
گذشته، تا آیت الله خزعلی در امروز، یک دسته هم ولایت فرزندان را می پذیرند
از همین جناب زبیر بگیر(البته من این مورد را قدیمی ترین یافتم شاید موارد بسیار
دیگری هم باشد) تا آقای هاشمی در امروز...

و از آنجایی که فرزند صالح گلی است از گلهای بهشت
بنده فکر کنم که این آقایان گیاهان کاکتوس و همچنین گل های خر زهره خوبی رویانده
اند البته برای جهنم...بالاخره خدا کریم است برای جهنمیان هم یک گل و گیاهی می
گذارد...

 


شنبه 89 مرداد 30 , ساعت 3:45 عصر


 آقازادگی پروژه ای است که گریبان گیر ملتها شده است از فرزند
دیک چنی بگیر تا دختران بوش و فرزندان صدام تا دردانه های آقای هاشمی و گل پسر
حضرت قالیباف، فرزند محسن رضایی، فرزند شهید مطهری، فرزند شهید بهشتی و برخی کسانی
که امروز از هاشمی هم حاشیه امنشان بیشتر شده و عیلرغم تاکید مقام معظم رهبری
بر عدم اتخاذ مواضع چند پهلوُ مواضع صدپهلو می گیرند و نمی
توان در مورد آنها بیانی در کلام جاری کرد.

هر روز به دیروز خودم دعا می کنم که چه خوب
شد به این علی مطهری رای ندادم، هرچند اون زمان به دلیل دیگه ای به او رای
ندادم اما فکر هم نمی کردم این آدم اینقدر بلاشعور باشد. یادم هست که در همان
روزگار که همه جناحها گرم فضای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی بودند این آقا به یک
جایی دعوت شد که بنده هم به عنوان خبرنگار حضور داشتم، عوام الناس منتظر بودند که
این آقا چی می خواهد بگوید، بگذریم که آداب معاشرت هم بلد نبود و در یک کلام باید
بگویم هرچی ملت از این آقا سوال می کردند جوابی نمی گرفتند، در واقع این آقا جز
برخی مسایل مربوط به فلسفه چیز دیگری بلد نبود و همه سوالها را با فلسفه آن هم از
نوع دست و پا شکسته جواب می داد، یک آقایی از تعزیرات حکومتی و نرخ اجناس و غیره
سوال کرد که ایشان زدند تو یه چیز دیگری، همانجا هم تصمیم گرفتم که به این آقا رای
ندهم چون احساس کردم هم اینکه خیلی ساده است ممکن است از سادگی او سواستفاده کنند
و هم اینکه چیزی بلد نیست که به جایگاه نمایندگان تکیه بزند، اما امروز فهمیده ام
نه تنها ساده نیست اتفاقا چه خوب قالتاق بازی را بلد است، بالاخره آقازادگی در
ایران یک درد است چه فرزندان هاشمی باشند چه فرزند شهید مطهری و شهید بهشتی.
به نظر من علی مطهری و علیرضا بهشتی هیچ فرقی باهم ندارند تنها تفاوت اینها در این
است که امروز یکی نام اصلاح طلب روی خود گذاشته و دیگری نام اصولگرا اما در تفکر
همانند هم اند...آینده علی مطهری هم چندان دور از ذهن نیست اگر خیلی دوام
بیاورد آخرش می شود سعید ابوطالب (خدایا شر آقازادگان را از سر این ملت
کم بفرما)

این حلقه آقازادگی به هم وصل است، هرکسی هم
بخواهد دست روی صورت لطیف اینها بلند کند این ابوی سوختگان
ناله و فقان سر می دهند و به مقابله بر می خیزند، فرقی هم ندارد چه کسی دست بلند
کند، چه معصوم باشد با او به جنگ می آیند و چه شیعه و
پیرو معصوم، البته بحث امروز و دیروز هم نیست، این جریان از زبیر در
زمان حضرت علی(ع) بوده تا امروز، این زبیر را همین عبدالله بن زبیر به این روز
انداخت، اصلا چرا راه دور بریم فرزند نوح هم همین بوده، البته این جماعت یعنی
والدین این جماعت به دو دسته تقسیم می شوند یک دسته برائت جویان همچون نوح نبی در
گذشته، تا آیت الله خزعلی در امروز، یک دسته هم ولایت فرزندان را می پذیرند
از همین جناب زبیر بگیر(البته من این مورد را قدیمی ترین یافتم شاید موارد بسیار
دیگری هم باشد) تا آقای هاشمی در امروز...

و از آنجایی که فرزند صالح گلی است از گلهای بهشت
بنده فکر کنم که این آقایان گیاهان کاکتوس و همچنین گل های خر زهره خوبی رویانده
اند البته برای جهنم...بالاخره خدا کریم است برای جهنمیان هم یک گل و گیاهی می
گذارد...

 


شنبه 89 مرداد 30 , ساعت 3:43 عصر


 آقازادگی پروژه ای است که گریبان گیر ملتها شده است از فرزند
دیک چنی بگیر تا دختران بوش و فرزندان صدام تا دردانه های آقای هاشمی و گل پسر
حضرت قالیباف، فرزند محسن رضایی، فرزند شهید مطهری، فرزند شهید بهشتی و برخی کسانی
که امروز از هاشمی هم حاشیه امنشان بیشتر شده و عیلرغم تاکید مقام معظم رهبری
بر عدم اتخاذ مواضع چند پهلوُ مواضع صدپهلو می گیرند و نمی
توان در مورد آنها بیانی در کلام جاری کرد.

هر روز به دیروز خودم دعا می کنم که چه خوب
شد به این علی مطهری رای ندادم، هرچند اون زمان به دلیل دیگه ای به او رای
ندادم اما فکر هم نمی کردم این آدم اینقدر بلاشعور باشد. یادم هست که در همان
روزگار که همه جناحها گرم فضای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی بودند این آقا به یک
جایی دعوت شد که بنده هم به عنوان خبرنگار حضور داشتم، عوام الناس منتظر بودند که
این آقا چی می خواهد بگوید، بگذریم که آداب معاشرت هم بلد نبود و در یک کلام باید
بگویم هرچی ملت از این آقا سوال می کردند جوابی نمی گرفتند، در واقع این آقا جز
برخی مسایل مربوط به فلسفه چیز دیگری بلد نبود و همه سوالها را با فلسفه آن هم از
نوع دست و پا شکسته جواب می داد، یک آقایی از تعزیرات حکومتی و نرخ اجناس و غیره
سوال کرد که ایشان زدند تو یه چیز دیگری، همانجا هم تصمیم گرفتم که به این آقا رای
ندهم چون احساس کردم هم اینکه خیلی ساده است ممکن است از سادگی او سواستفاده کنند
و هم اینکه چیزی بلد نیست که به جایگاه نمایندگان تکیه بزند، اما امروز فهمیده ام
نه تنها ساده نیست اتفاقا چه خوب قالتاق بازی را بلد است، بالاخره آقازادگی در
ایران یک درد است چه فرزندان هاشمی باشند چه فرزند شهید مطهری و شهید بهشتی.
به نظر من علی مطهری و علیرضا بهشتی هیچ فرقی باهم ندارند تنها تفاوت اینها در این
است که امروز یکی نام اصلاح طلب روی خود گذاشته و دیگری نام اصولگرا اما در تفکر
همانند هم اند...آینده علی مطهری هم چندان دور از ذهن نیست اگر خیلی دوام
بیاورد آخرش می شود سعید ابوطالب (خدایا شر آقازادگان را از سر این ملت
کم بفرما)

این حلقه آقازادگی به هم وصل است، هرکسی هم
بخواهد دست روی صورت لطیف اینها بلند کند این ابوی سوختگان
ناله و فقان سر می دهند و به مقابله بر می خیزند، فرقی هم ندارد چه کسی دست بلند
کند، چه معصوم باشد با او به جنگ می آیند و چه شیعه و
پیرو معصوم، البته بحث امروز و دیروز هم نیست، این جریان از زبیر در
زمان حضرت علی(ع) بوده تا امروز، این زبیر را همین عبدالله بن زبیر به این روز
انداخت، اصلا چرا راه دور بریم فرزند نوح هم همین بوده، البته این جماعت یعنی
والدین این جماعت به دو دسته تقسیم می شوند یک دسته برائت جویان همچون نوح نبی در
گذشته، تا آیت الله خزعلی در امروز، یک دسته هم ولایت فرزندان را می پذیرند
از همین جناب زبیر بگیر(البته من این مورد را قدیمی ترین یافتم شاید موارد بسیار
دیگری هم باشد) تا آقای هاشمی در امروز...

و از آنجایی که فرزند صالح گلی است از گلهای بهشت
بنده فکر کنم که این آقایان گیاهان کاکتوس و همچنین گل های خر زهره خوبی رویانده
اند البته برای جهنم...بالاخره خدا کریم است برای جهنمیان هم یک گل و گیاهی می
گذارد...

 


شنبه 89 مرداد 30 , ساعت 3:43 عصر


 آقازادگی پروژه ای است که گریبان گیر ملتها شده است از فرزند
دیک چنی بگیر تا دختران بوش و فرزندان صدام تا دردانه های آقای هاشمی و گل پسر
حضرت قالیباف، فرزند محسن رضایی، فرزند شهید مطهری، فرزند شهید بهشتی و برخی کسانی
که امروز از هاشمی هم حاشیه امنشان بیشتر شده و عیلرغم تاکید مقام معظم رهبری
بر عدم اتخاذ مواضع چند پهلوُ مواضع صدپهلو می گیرند و نمی
توان در مورد آنها بیانی در کلام جاری کرد.

هر روز به دیروز خودم دعا می کنم که چه خوب
شد به این علی مطهری رای ندادم، هرچند اون زمان به دلیل دیگه ای به او رای
ندادم اما فکر هم نمی کردم این آدم اینقدر بلاشعور باشد. یادم هست که در همان
روزگار که همه جناحها گرم فضای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی بودند این آقا به یک
جایی دعوت شد که بنده هم به عنوان خبرنگار حضور داشتم، عوام الناس منتظر بودند که
این آقا چی می خواهد بگوید، بگذریم که آداب معاشرت هم بلد نبود و در یک کلام باید
بگویم هرچی ملت از این آقا سوال می کردند جوابی نمی گرفتند، در واقع این آقا جز
برخی مسایل مربوط به فلسفه چیز دیگری بلد نبود و همه سوالها را با فلسفه آن هم از
نوع دست و پا شکسته جواب می داد، یک آقایی از تعزیرات حکومتی و نرخ اجناس و غیره
سوال کرد که ایشان زدند تو یه چیز دیگری، همانجا هم تصمیم گرفتم که به این آقا رای
ندهم چون احساس کردم هم اینکه خیلی ساده است ممکن است از سادگی او سواستفاده کنند
و هم اینکه چیزی بلد نیست که به جایگاه نمایندگان تکیه بزند، اما امروز فهمیده ام
نه تنها ساده نیست اتفاقا چه خوب قالتاق بازی را بلد است، بالاخره آقازادگی در
ایران یک درد است چه فرزندان هاشمی باشند چه فرزند شهید مطهری و شهید بهشتی.
به نظر من علی مطهری و علیرضا بهشتی هیچ فرقی باهم ندارند تنها تفاوت اینها در این
است که امروز یکی نام اصلاح طلب روی خود گذاشته و دیگری نام اصولگرا اما در تفکر
همانند هم اند...آینده علی مطهری هم چندان دور از ذهن نیست اگر خیلی دوام
بیاورد آخرش می شود سعید ابوطالب (خدایا شر آقازادگان را از سر این ملت
کم بفرما)

این حلقه آقازادگی به هم وصل است، هرکسی هم
بخواهد دست روی صورت لطیف اینها بلند کند این ابوی سوختگان
ناله و فقان سر می دهند و به مقابله بر می خیزند، فرقی هم ندارد چه کسی دست بلند
کند، چه معصوم باشد با او به جنگ می آیند و چه شیعه و
پیرو معصوم، البته بحث امروز و دیروز هم نیست، این جریان از زبیر در
زمان حضرت علی(ع) بوده تا امروز، این زبیر را همین عبدالله بن زبیر به این روز
انداخت، اصلا چرا راه دور بریم فرزند نوح هم همین بوده، البته این جماعت یعنی
والدین این جماعت به دو دسته تقسیم می شوند یک دسته برائت جویان همچون نوح نبی در
گذشته، تا آیت الله خزعلی در امروز، یک دسته هم ولایت فرزندان را می پذیرند
از همین جناب زبیر بگیر(البته من این مورد را قدیمی ترین یافتم شاید موارد بسیار
دیگری هم باشد) تا آقای هاشمی در امروز...

و از آنجایی که فرزند صالح گلی است از گلهای بهشت
بنده فکر کنم که این آقایان گیاهان کاکتوس و همچنین گل های خر زهره خوبی رویانده
اند البته برای جهنم...بالاخره خدا کریم است برای جهنمیان هم یک گل و گیاهی می
گذارد...

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ